فیلم داستانی امیدبخش از سه فصل از زندگی مردی معمولی به نام "چارلز کرانتز" را روایت می‌کند که شور عشق، درد فراق و ژرفای بی‌کران وجود آدمی را تجربه می‌کند و ...

پس از اینکه فرزندان مدیر عامل یک شرکت داروسازی به طور مشکوک و وحشتناکی جان خود را از دست می دهند، او باید با گذشته پنهانی و اسرارآمیز خود روبرو شود و ...

هفت بیمار که همگی بیماری های لاعلاجی دارند و در بیمارستان بستری هستند، یک باشگاه تشکیل می دهند و نام آن را کلوپ نیمه شب می گذارند. آنها قرار می گذارند که هر کدام از آنها زودتر مرد، از جهان مردگان با بقیه در تماس باشد و ...

پس از ورود یک کشیش جوان عجیب و غریب به یک جزیره دورافتاده و اسرارآمیز، اهالی آنجا به مرور زمان با اتفاقات فراطبیعی و ترسناکی روبرو می شوند که...

اتفاقات سریال در انگلستان سال 1980 و در عمارت بلای جریان دارد. پس از یک مرگ دلخراش و غم‌انگیز، هنری وینگریو یک پرستار بچه جوان آمریکایی را استخدام می‌کند تا از خواهرزاده و برادرزاده یتیم خود که در عمارت بلای با چند نفر دیگر حضور دارند، مراقبت کند. اما همه چیز آنطور که به‌نظر می‌رسد، نیست و رازهای تاریکی از عشق و از دست دادن در عمارت بلای دفن شده که در انتظار کشف شدن هستند. در عمارت بلای مردن به معنای از بین رفتن نیست و ....

زنی جوان به همراه خواهرش متوجه ارتباط بین یک تونل مرموز با ناپدید شدن چندین نفر از جمله همسر خودش می شوند و ...

یک خانواده‌ی از هم پاشیده ، در حالی که در گذشته و آینده سیر می‌کنند ، با خاطرات فراموش نشدنی خانه‌ی قدیمی خود و اتفاقات وحشتناکی که باعث شد از آن خانه بروند ، مواجه می‌شوند و…