آخرین فیلم های منتشر شده در سایت مای موویز

در یک دنیای زیرزمینی مخفی گرم و پر از لوله، شاهزاده ای به اسم “پاتما” وجود دارد که همیشه دوست دارد به بیرون برود و گردش کند. او بیشتر از همه دوست دارد به محلی برود به اسم “منطقه خطر”. هیچ کس اجازه ورود به این منطقه را ندارد و کسی به “پاتما” نمی‌گوید که چرا. بالاخره او وارد منطقه خطر میشود و راز آن را کشف می‌کند و داستان شروع میشود.

بازیکن سابق فوتبال تلاش می کند تا رویای دوستش را تحقق ببخشد و همچنین انتقام مرگ پدر دوستش را بگیرد و ...

سه بیگانه در قالب بدن انسان به زمین میروند تا زمینه تهاجمشان به زمین را آماده کنند و ...

داستان فیلم درباره‌ی یک رمان‌نویس معروف به نام برندن کابز می‌باشد که برای الهام گرفتن و نوشتن یک رمان جدید به توصیه‌ی اطرافیانش به یک کلبه‌ی متروکه و دورافتاده در یک روستا در انگلیس سفر می‌کند. او معتقد است که بعد از این که با عروسکی مرموز به نام آلفرد روبرو شود می‌تواند یکی دیگر از موضوع‌های بعدی‌اش را برای نوشتن پیدا می‌کند. اما…

داستان فیلم جایی شروع میشود که دروازه هایی سیاه رنگ در سراسر جهان ظاهر می شود و اتفاقات وحشتناکی سراسر دنیا را فرا میگیرد در این میان فقط یک مرد میداند چه اتفاقی رخ داده و …

در تایلند و هند یک سوء تفاهم باعث بوجود آمدن علاقه بین یک دختر و پسر می شود. پسر باید به همراه خانواده اش تلاش کند تا جواب بله را از دختر و تمام عمو های دختر، بگیرد ولی …

داستان فیلم درباره زن باهوش 34 ساله ای است که خانواده اش در شب کریسمس به خواب می رود و صبح از خواب بیدار می شوند و ...

پسربچه ۸ ساله ای می خواهد هر طور که شده به جنگ جهانی دوم پایان دهد تا از این طریق بتواند پدرش را به کانون خانواده بازگرداند اما … ...

دختر ۱۷ ساله دبیرستانی که یک ورزشکار دونده موفق بوده اما بر اثر یک آسیب جدی به پایش دیگر قادر به شرکت در مسابقات دو مدرسه اش نیست تا اینکه در یک روز بارانی به یک رستوران خانوادگی میرود، صدای دلگرم کننده مدیر رستوران به او احساسی‌ خاص میدهد تا آنجا که تصمیم می‌گیرد در رستوران به کار نیمه وقت مشغول شود اما به صاحب کارش ماسامی کاندو که مردی ۴۵ ساله که پدر مجردی هم هست دل میبازد ...

سوارکاری تنها از یک مسیر مخفی به شهری کوچک که در ارتفاعات آلپ قرار دارد می رسد. حال هیچکس نمی‌داند که این غریبه از کجا آمده است و چه می خواهد. اما همه می‌دانند که هیچکس نمی‌خواهد او در شهر بماند و …